فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 10 روز سن داره

خاطرات دخترم

عیدانه 90

1390/1/21 13:43
نویسنده : مامان
959 بازدید
اشتراک گذاری

سلام و عید زیبایتان مبارکniniweblog.com

امسال ماعیدمان را در کنار حرم شریف عبد العظیم حسنی با فاطمه عزیز تحویل کردیم و امسال اولین عیدانه دخترمان بود. گلم توکالاسکه خواب بود.niniweblog.com

امسال را مقام معظم رهبری سال جهاد اقتصادی نامیدند.امیدوارم که بتوانیم جهادی در این مسئله با الطاف خداوند داشته باشیم.

بعد از سال تحویل با بابایی رفتیم حلیم گرفتیم جاتون خالی خوردیم و خوابیدیم آخه بابای بیچاره  فردا صبح باید میرفت سازمان . راستی همسری همون جا دوتا کارت هدیه بهمون عیدی داد . دستش درد نکه .

فردا صبح مامانی زنگ زد گفت پس چرا نیومدید سبزه پشت در خشک شد براشون توضیح دادم که همسری نیست خلاصه دایی حسین اومد دنبالمون و رفتیم عیدیدنی مامان جون .

خیلی خوش گذشت همه به دخترم عیدی دادن. مامان و بابا جون ۵۰۰۰۰وخاله زهرا کرم کرد ۱۰۰۰۰ ،مامان بزرگ ۵۰۰۰ ، خاله سمیه ۱۰۰۰۰، عموحبیب ۱۰۰۰۰، عمه توران ۲۰۰۰۰ (عمه خانم مامان جون) ،عمه معصومه(عمه خانم مامان جون)۵۰۰۰ دست همگیشون درد نکنه.

امسال خاله مائده تولنگرود برامون جاگرفته بود .ماهم برای اینکه آمده سفر بشیم سه شنبه رفتیم خونه تا وسایلمون رو جمع کنیم .

بالاخره روز چهار شنبه ۴/۱/۹۰ همراه مامان جون و باباجون و خاله زهراو دایی و خاله طاهره و خاله محدثه و محمد حسن و عمو حبیب و عمو عباس رفتیم سفر که جاتون خالی خیلی خوش گذشت . niniweblog.comتوی سفرنامه ام حتما خاطرات این سفر را برای عسلم می نویسم

تا برای این لطف خداوندی شکر گذار باشیم.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)